شاخصه های عرفان اسلامی (قسمت دوم)

شاخصه های  عرفان اسلامی (قسمت دوم)

۶. ریاضت معقول، مشروع و معتدل

در عرفان عملی اسلام «ریاضت» نقش مهم و سرنوشت سازی داشته تا درون انسان نورانی و پاک گردد و «ریاضت» در مراتب و مراحل سلوکی بار معنایی و معرفتی خاص به خود را داراست.

«ریاضت سلوکی» حداقل باید سه ویژگی کلی و کلان داشته باشد که عبارتند از:
الف. عقلانی بودن،

ب. شرعی بودن،

ج. معتدل بودن.

امام علی علیه السلام فرمود: «هی نفسی اروضها بالتقوی»؛ «آن نفس من است که با تقوا آن را ریاضت می دهم».

و در قرآن کریم بهترین تعریف از ریاضت «معقول و معتدل» آمده است:

«وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی فَإِنَّ الْجَنَّهَ هِیَ الْمَأْوی»؛

«و اما کسی که از ایستادن در برابر پروردگارش هراسید، و نفس خود را از هوس باز داشت… پس جایگاه او همان بهشت است».

عرفان اسلامی

بوعلی سینا نیز ریاضت را برای تحصیل سه هدف مطرح کرده اند:
الف. مانع زدایی با تزکیه و تخلیه.
ب. مطیع سازی جنبه سفلی یا نفس اماره نسبت به جنبه علوی و نفس مطمئنه.
ج. تلطیف سازی روح برای دریافت انوار و تجلیات و زهد ورزی نیز که به معنی عدم وابستگی به دنیا و ترک و اعراض از اعتبارات و اضافات است و کوتاه کردن آرزوها یکی از عوامل مهم ریاضت و سیر و سلوک اسلامی است.

وجود داستان های عبرت انگیزی در صدر اسلام از جمله: داستان عثمان بن مظعون، عبداللَّه بن عمرو…. سخن پیامبر اکرم در نقد و ستیز با زهد افراطی:

«لارهبانیه فی الاسلام، لیس فی امتی رهبانیه، ان اللَّه تعالی لم یکبت علینا الرهبانیه و انما رهبانیه امتی الجهاد فی سبیل اللَّه».

می تواند تحمل تفسیر درستی از ریاضت و زهدگرایی باشد به تعبیر استاد شهید مطهری: «زهد برای آدمی تمرین است، اما تمرین روح، روح با زهد ورزش می یابد و تعلقات اضافی را می ریزد سبک بال و سبک بار می گردد و در میدان فضایل، سبک به پرواز در می آید».

اینک چند روایت پیرامون زهد:

۱٫ علی علیه السلام فرمود: «ایها الناس، الزهد قصر الامل»؛ «ای مردم، زهد کوتاه کردن آرزوست».

۲٫ «الزهد کله بین کلمتین من القرآن، قال اللَّه سبحانه: «لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلی ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ» و من لم یأس علی الماضی و لم یفرح بالاتی فقد أخذ الزهد بطرفیه»؛ «تمام زهد در دوکلمه قرآن آمده است: «بر آنچه از دستتان رفته اندوهگین نشوید و به آنچه به دست آورده اید سرخوش نباشید».

۳٫ امام صادق علیه السلام فرمود:

«الزاهد فی الدنیا الذی یترک حلال ها مخافه حسابه و یترک حرامها مخافه عذابه»؛

«زاهد در دنیا کسی است که حلال دنیا را از ترس حسابرسی آن کنار بگذارد و حرام دنیا را از ترس عذاب آن کنار بگذارد».

۴٫ معنی زهد را می توان از برخورد قاطع علی علیه السلام با جریان «عاصم بن قاسم» فهمید. هنگامی که او ترک دنیا کرده و اهل و عیال را رها نموده و نفقه زندگی او و عیال او را برادرش «علاء بن زیاد» می داد حضرت او را نکوهش کرد. برای شبهه زدایی و دادن فرمول و معیار صحیح برای همیشه تاریخ فرمود:

«ویحک، انی لست کانت، ان اللَّه تعالی فرض علی ائمه العدل ان یقدروا انفسهم بضعفه الناس»؛ «وای بر تو، من مانند تو نیستم همانا خداوند متعال بر امامان عادل که در حد ضعیف ترین مردم بر خود سخت بگیرند».

پس در ریاضت و زهد ناب اسلامی نکات ذیل قابل تأمل و راه گشا خواهد بود:
الف. زهد ورزی و عدم وابستگی به دنیا با بهره مندی به قدر کفاف و نیاز منافات ندارد.
ب. سرچشمه ریاضت اسلامی «شریعت» است که ریاضت معتدل و معقول و مقبول را در یک هندسه سلوکی تعریف شده ارائه می دهد.
ج. سنت و سیره انسان کامل معصوم، الگوهای جامع و کامل برای ریاضت و زهدگرایی است
د. ریاضت و زهد به معنی ترک وظائف فردی، خانوادگی و اجتماعی نیست.
ه . زهد ورزی باید آثاری چون: وظیفه گرایی، معنویت و نورانیت درونی، جهاد و مبارزه با انحراف ها و تحریف ها، کرامت نفس و فروتنی و… را داشته باشد.

عرفان اسلامی

۷٫ عرفان عبودیت محور

عرفان اسلامی در بعد علمی و عینی، عرفانی است که از رهگذر بندگی و عبودیت شکل و شاکله می یابد و سیر و سلوک نه برای رسیدن به کشف و کرامات و غیب گویی و پیدا کردن موقعیت اجتماعی و مریدپروری بلکه تنها و تنها برای بندگی خدا خواهد بود.

قرآن کریم با آیه: «رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَهٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ»

منطق و معیاری را ارائه فرمود که جهان بینی محدود صوفیانه و تفکر خلوت گرایانه و بینش درون گرایانه محض را، نقد و عرفان را با انگیزه الهی بودن، قصد خدایی داشتن و برای خدا عمل کردن بر خلوت و جلوت و در هنگام عبادت و تجارت را تأیید می کند.

در نگاه عرفان اسلامی بندگی خدا در همه ساحت های زندگی دیده می شود؛ یعنی خوردن، آشامیدن، مهروزی به زن و فرزند و تأمین معیشت و نفقه آنها، تحصیل علم و تولید اندیشه، سیاست ورزی و عدالت گستری و… مشمول حکم عبادت می تواند باشد.
عبودیت جوهره اصلی سیر و سلوک از آغاز تا انجام و از بدایت تا نهایت است؛ عبودیت سرمایه جاودانه شدن و ماندگاری و برکت زایی انسان سالک است.
عبودیت سرچشمه ربوبیت است یعنی خدایی بودن، خدایی شدن، خدایی ماندن و عبداللَّه، عنداللَّه شدن است.

۸٫ عرفان سیاسی

با توجه به مطالب پیش گفته در خصوص زهد و ریاضت و عبودیت درعرفان اسلامی، حاصل می شود که عرفان عملی اسلام نه تنها با سیاست ورزی در تضاد و چالش نیست بلکه سیاست در دل عرفان قرآنی و ولایی نهفته و به سیاست نیز جهت خدایی و الهی می دهد و رهبری جامعه در حقیقت سامان دهی و نظام بخشی امت در راستی اهداف عالیه الهی است.
به تعبیر علامه جعفری: «رهبر یک جامعه بزرگ ترین وسیله رسیدن به حیات معقول و زندگی هدف دار تکاملی جامعه است، لذا خود باید در عالی ترین حد ممکن، از حیات معقول و زندگی هدف دار تکاملی که بر مبنی «عرفان مثبت اسلامی» استوار شده است برخوردار باشد».

عرفان اسلامی عبارت از تنظیم رابطه ی چهارگانه:
۱٫ رابطه انسان با خود.
۲٫ رابطه انسان با خدا.
۳٫ رابطه انسان با جامعه.
۴٫ رابطه انسان با جهان.

امام خمینی خطاب به فرزندش مرحوم احمدآقا فرموده اند: «پسرم! نه گوشه گیری صوفیانه دلیل پیوستن به حق است و نه ورود به جامعه و تشکیل حکومت، گسستن از حق است، میزان در اعمال، انگیزه های آنها است. چه بسا عابد و زاهدی که گرفتار دام ابلیس است و آن دام گستر با آنچه متناسب او است. چون خودبینی و خودخواهی و غرور و عجب و بزرگ بینی و تحقیر خلق اللَّه و شرک خفی و امثال آنها او را از حق دور و به شرک می کشاند و چه بسا متصدی امور حکومت که با انگیزه الهی به معدن قرب حق نائل می شود».

عرفان اسلامی
و به تعبیر استاد شهید مطهری: «عرفان هیچ وقت در نهایت امر سر از خدمت به خلق در نمی آورد، در وسط راه و بلکه در مقدمه راه سر از خدمت به خلق در می آورد. خدمت به خلق در عرفان هست و باید هم باشد، ولی خدمت به خلق نهایت راه نیست، خدمت به خلق مقدمه ایی از مقدمات عرفان است».

ناگفته نماند که از جهت تئوریک نیز بین عرفان و سیاست، دنیا و آخرت، عبادت خدا و خدمت به خلق، تضاد نیست، و مهم تفسیر و طرز تلقی ما از هر کدام از عرفان و سیاست و مقوله های یاد شده دیگر است.

۹٫ ذکر و یاد خدا

بحث ذکر از بحث های دامنه دار و مهم عرفان عملی است. ذکر نقطه آغازین سلوک و حرکت عرفانی است و در همه مراحل و مقامات نیز حضور جدی و سرنوشت ساز دارد. با ذکر انسان از ماده به معنا و از مُلک به ملکوت و از فرش به عرش هجرت می کند و ذکر در واقع از قید خودپرستی و انانیت به در آمدن است و در همه حال یاد خدا بودن است:

ذکر آن باشد که اندر هر زمان ×××× خویش را در نزد حق بین عیان

ذکر دارای اقسامی است که عبارتند از:

۱٫ ذکر قلبی،

۲٫ ذکر عملی.

ذکر عملی از همه مهم تر است زیرا دوری از گناه و لغزش و روی آوری به تعبد و تدین و عمل مبتنی بر شریعت است و ذکر حالتی نفسانی و کیفیتی درونی است که معارف را از گزند خطا و لغزش، دل را از فراموشی خدا باز می دارد و ذکر خدا زمان و مکان نمی شناسد و حد خاصی ندارد و در قرآن آمده است.

۱٫ «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً».

۲٫ «الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِهِمْ…».

۳٫ «وَ اذْکُرْ رَبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خِیفَهً».

——————————————————–

شاخصه های عرفان اسلامی (قسمت اول)

شاخصه های عرفان اسلامی (قسمت سوم)

شاخصه های عرفان اسلامی (قسمت چهارم)

——————————————————–

تذکر: استفاده از منابع مطالب و منابع عکس در این سایت دلیل بر تایید آن سایت ها نیست.

theme